به مناسبت گرامی داشت از هفته تاریخ و سالگرد فیض محمد کاتب وبینار علمی تحت عنوان “پدر تاریخ نگاری معاصر افغانستان فیض محمد کاتب هزاره” روز پنجشنبه مورخ 25/10/1399 از ساعت 2 الی 4 بعد از ظهر به مدت 2 ساعت از طرف ریاست تحقیقات علمی با همکاری دیپارتمنت علوم سیاسی دانشگاه کاتب برگزار گردید.
این سمینار با ارائه دکتر محمد اکرم عارفی کادر علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه کاتب، دکتر عبدالمجید ناصری داودی پژوهشگر تاریخ و استاد دانشگاه، دکتر جمال موسوی دکتری تاریخ و استاد دانشگاه و دکتر حسین بیانی راد جامعه شناس و استاد دانشگاه کاتب و همچنان علی سجاد مولایی محصل ماستری روابط بینالملل به حیث دبیر وبینار به صورت آنلاین با استفاده از نرمافزار زوم برگزار گردید.
ابتدا علی سجاد مولایی ضمن خوش آمد گویی از سایر سخنرانان و اشتراک کنندگان، اشاره نمودند که فیض محمد فرزند محمد وکیل از طایفه محمد خواجه بود و در روستای زرد سنگ قره باغ از توابع ولایت غزنی در 16 رمضان 1279 قمری به دنیا آمد، علامه فیض محمد کاتب تحصیلات مقدماتی را در زادگاهش و در مکتب خانههای سنتی به انجام رساند و سپس برای ادامه تحصیل به قندها، لاهور، کابل و نجف رفت و دانش های متداول روزگار، مانند حکمت، لغت، نجوم، حساب و جبر را آموخت و زبانهای پشتو، عربی، اردو و انگلیسی را هم به اندازه نیاز فراگرفت.
سخنران اول برنامه دکتر محمد اکرم عارفی بودند که روی موضوع سبک تاریخ نگاری علامه فیض محمد کاتب هزاره صحبت نمود که سبک تاریخ نگاری کاتب بر اساس آثار بجامانده از کاتب به دو دسته تقسیم میشود: آثار نوشته شده بر مبنای سفارش دستگاه قدرت مانند کتاب سراج التواریخ که اینگونه آثار زیر نظر ارزیابان دربار و شخص امیر تدوین یافته اند. کاتب در تدوین اینگونه آثار بصورت نسبی از ادبیات دستگاه قدرت متاثر است اما توانسته با انتخاب روش اعتدالی بین ادبیات درباری و واقعیتهای زمان و روش خودش، سبک نگارشی ویژهای را برگزیند که واقعیتهای تاریخی با ظرافت تمام در آن انعکاس یابد بدون اینکه مورد خشم و سانسور دستگاه قدرت قرار بگیرد.
نوع دیگر از آثار کاتب، به انتخاب خود کاتب تدوین یافته که کاتب در این دسته از آثار خود، ادبیات انتقادی و تحلیل و نقد و نظر را مورد توجه قرار داده است. ادبیات تجملی و تکریمی که در تدوین سراج التواریخ مطمح نظر بود در دسته دوم آثار جای خود را به ادبیات تحلیلی و انتقادی میدهد.
سخنران دیگر برنامه دکتر عبدالمجید ناصری داودی پژوهشگر تاریخ و استاد دانشگاه بودند. دکتر ناصری سخنانش را با گرامیداشت نودمین سالگرد فوت شهادتگونه فیض محمد کاتب شروع کردند. ایشان کاتب را از اعجوبههای روزگار و یکی از نوادر عصر خودش بر شمردند که با زبانهای انگلیسی، اردو، عربی، پشتو و فارسی تسلط داشتند و در علوم مختلف زمانه خودش دست داشتند. کاتب به واسطه خوش نویسی توسط استاد خود محمد سرور اسحاق زای وارد دربار شدند. احساس نیاز دربار به شخصیت علمی کاتب، یاعث شد امکانات بیشتری در اختیار ایشان قرار دهند تا روی تاریخ افغانستان کارکند. مرحوم کاتب تاریخ نگاری را از زمان احمد شاه ابدالی یعنی از 1160 تا دوران حبیب الله نوشتند. یکی از گرانبها ترین آثار ایشان و بیت االغزل کتابهایش سراج التواریخ است. کاتب با اینکه در تنگناهای مختلف قرار داشتند ولی از بسیاری از واقعیت های تاریخی جامعه افغانستان پرده برداشتند. کاتب در زمان امان الله از جریان مشروطیت به دلیل تعهدی که نسبت به آزادی خواهی مردم داشت دفاع کردند و یکی از مدافعان مشروطیت خواهی در افغانستان بودند. سرانجام مرحوم کاتب با تمام تلاشهای علمی که انجام داد با بی مروتی در دوران حبیب الله کلکانی و توسط عمال ایشان مورد لت و کوب قرار گرفتندکه در نتیجه همان فوت شهادت گونه نمودند.
سخنران بعدی برنامه دکتر سید جمال موسوی بودند که روی موضوع شخصیت و اندیشه های کاتب در دو محور صحبت شان را آغاز نمودند که محور اول اشاره به وضعیت دانش تاریخ در محافل علمی و دانشگاه های دولتی و خصوصی گردید که با وجود اهمیت این دانش در مباحث هویت سازی و تمدنی، مغفول و مظلوم واقع شده است. و علی رغم رشد کمی دانشگاه های خصوصی و انبوه رشته های تحصیلی، دانش تاریخ اما هیچ جایگاهی هم بین موسسان و هم استادان و دانشجویان ندارد.
محور دوم ناظر به ویژگی های تاریخ نگاری کاتب بود که نشانگر پیشتازی و سرآمد بودن تاریخ نگاری کاتب نسبت به زمانه خود است. علیت باوری، مستند بودن، جزیی نگری، واقع گرایی، عینیت بخشی به وقایع، فضاسازی و مردم نگاری بخشی از ویژگی های تاریخ نگاری کاتب هستند که با توجه به وضعیت و شرایط دوره کاتب، هرکدام از این ویژگیها برجستگی و تبلور خاص می یابند.
دکتر حسین بیانی راد سخنران دیگری برنامه بودند که درباره روش شناسی تاریخ نگاری کاتب و بررسی تطبیقی تاریخ نگاری کاتب با مکتب تاریخ نگاری آنال فرانسه بحث کردند و در ادامه اضافه کردند که علاوه بر مشابهتهای زیادی که بین این دو مکتب در روش شناسی تاریخنگاری مشاهده میشود، دست یافتن “مکتب تاریخ نگاری کاتب”، به نوعی تاریخ تحلیلی و فلسفۀ تاریخ در تاریخنگاری افغانستان است. پرداختن تحلیلی و انتقادی به تاریخ افغانستان، یکی از الزامهای تاریخنگاری جدید کشور است. کاتب بر اهمیت این نوع متدولوژی در تاریخنگاری، آگاهی داشته و دقیقا به همین دلیل هم پیشگام بوده است. از این برداشت جدید میتوان به عنوان “کشف یک پارادایم تاریخنگاری جدید”، در شرق و افغانستان یاد کرد. سلاح مورخان جدید افغانستان و شوریدن علیه نوعی جعل، تحریف تاریخ و تاریخسازی و در کل خمودگی مرگ بار بر تاریخنگاری و نتایج مخربش بر عدم شناخت درست و یا نوعی مواجهه و شناخت مغشوش با تاریخ و گذشتهی افغانستان، سرمشق قرار دادن “مکتب روش شناسی تاریخنگاری کاتب” است. شناخت چنین روششناسی در تاریخنگاری و الگو قرار دادن آثار کاتب، به خوبی نگاه و خرد انتقادی را در تاریخنگاری تقویت مینماید. در صورتی که نسبت سنجیهای این دو “مکتب تاریخنگاری “، “مشابهت” و “همزادیهایی” به لحاظ متدولوژی و تکنیکهای آن با هم داشته باشند که به نظر میرسد مشابهت دارند، “مکتب تاریخنگاری کاتب”، میتواند به عنوان سر مشق و الگویی مناسبی برای مواجهه درست با تاریخ کشور و همینطور سر آغاز نگاه علمیتر به لحاظ روششناسی و اسلوب تاریخنگاری در شرق و به خصوص تاریخ افغانستان باشد.
و در پایان، این وبینار با پرسش و پاسخ اشتراک کنندگان و سخنرانان خاتمه یافت.
اشتراک گذاری :
Comment is not allowed